skip to main
|
skip to sidebar
...
این قصه هم تمام شد...بی آنکه کلاغ به خانه اش برسد
پانزدهم
دلم برایت یک ذره است
کی می شود
ساعت وقارش را
با بیقراری من
عوض کند
.
در این آسمان
حتا ستاره ای هم نگران من نیست
به اتاق بر می گردم و
شب را دور سرم می چرخانم و
به دیوار می کوبم
.
.
.
Newer Post
Older Post
Home