صد و ششم

اگر خیالباف خلاق،معصوم،پاک
ومهربان را
ایمانی باشد به جهانی شادمان و نورانی
و مخلوقاتی بی نقص
و اگر باورش نادرست باشد
و رخت از این جهان بر بندد
،نه او ،
که جهان مضحکه است
.
.
.
نمی دانم...تا بحال احساس کرده ای...گیر افتاده ای میان یکی...از آن هزار توهای ...افسانه های قدیمی...از همان هایی...که روزها در آن می چرخی...و می بینی...دوباره رسیده ای...روی همان نقطه اولت...و هیچ چیز عوض نشده است...جز نفس تو که گرفته است...و خستگی بزرگی که...روی تنت نشسته است