صد و هشتم

این است برترین حس درستم؟
این است مسیری که
 خواهان پیمودنش هستم؟
این است راهی که
می توانم والاترین استعدادهایم را
در گذر آن بیابم؟
.
.
.
گاهی فکر می کنم...چقدر باید بگذرد ...تا بوی تن کسی را که...دوست داشته ام...از یاد ببرم...و چقدر باید...بگذرد...تا بتوانم دیگر...دوستش نداشته باشم
.
.
.
راستی...حق اشتباه...این ترکیب بسیار کوچک...از کلمه ها...را چه کسی به ما داده است...چه کسی جز خودمان
.
.
.
گاهی...حسادت می کنم...به آدم هایی...که می توانند...بدون دخالت...احساساتشان...تصمیم بگیرند...و زندگی کنند
.
.
.
پ .ن: نمی دانیم چرا...اینجا تصویر هایمان را...دانلود نمی کند...می شود کسی کمکمان کند؟
.
.
.
پ .ن : بانو جان...پست قبلیمان...به نام شما...هر کجا که می خواهید ببریدش